پریشب داشتم به پادکست رواق فکر میکردم. به 4 ترس وجودی انسان و به مفهوم اصیل زیستن ! بنظرم اومد برای اصیل زیستن به چیزی فراتر از اون چیزی که اروین یالوم قصد داره بهش بپردازه وجود داره. یه حلقه ی مفقوده این وسط هست . با خودم فکر کردم چه کسی بهتر از یک عارف میتونه اصیل زندگی کنه؟؟؟؟ یاد کتاب جهان هولوگرافیک مایکل تالبوت می افتم که میگه متوجه شدم هیچکس به اندازه ی عرفای شرقی معنا و مفهوم جهان هستی را درک نکرده !! به غزلیات حافظ و مولانا فکر میکنم که پر از وجد و سروره . آیا شادتر از این دو بزرگ مرد و امثالهم وجود داره؟؟؟ از اشعارشون شادی و طرب و وجد میریزه ! بعد یاد سخنان دکتر الهی قمشه ای می افتم که میگه خبر بزرگ اینه که خدا هست و با وجود او اصلا مگه غمی باقی میمونه ؟؟؟؟؟؟ حرام گشت از این پس فغان و غمخواری / بهشت گشت جهان زان که تو جهانداری

یه دفعه آرامش عجیبی توی قلبم میشینه و تمام دردها و غم های عالم از دلم بیرون میره. واقعا وقتی جهان ما صاحبی داره بنام الله چه جای نگرانی و غم و غصه؟ اصلا مگه دیگه با وجود "او" ترس از مرگ ، ترس از آزادی ، ترس از تنهایی و ترس از پوچی معنایی داره؟؟؟؟؟؟؟؟ با همین افکار به خواب میرم

فردا صبح توی ماشین در حال رانندگی به سمت محل کارم هستم که یاد افکار دیشبم می افتم و یک دفعه انگار تمام جهان در نظرم زیبا میشه . قلبم پر از شادی و سرور میشه و همه مردم دوست داشتنی میشن . برای هر عابری ترمز میکنم تا به راحتی عبور کنه. تمام ترس ها ، غم ها و نگرانی ها از وجودم بیرون میره . درختها زیباتر میشن ، آسمان زیباتر میشه ، جهان زیباتر میشه . حالا آهنگ عاشقانه ای که از ضبط ماشین پخش میشه مخاطب خاصی پیدا میکنه به نام الله !!!!! یک دفعه انگار از شدت خوشی حالتی مثل دیوانگی بهم دست میده . قلبم تندتر میزنه و وجودم یکپارچه شادی میشه !

افسوس و صد افسوس که این حالت گذراست و باز به زودی برگشتم به همون روزمرگی ها اما هر بار که این جمله توی گوشم زنگ میزنه که : خدا هست ، نیروی برتری که همه ی جهان را تحت سلطه داره ، کسی که منتهای مهر و عطوفت و بخشندگیه و هیچ چیز اتفاق نمی افته مگر به خواست و اراده ی او ، آرام میشم اما دلم میخواد باز اون شادی عظیم را تجربه کنم

انگار فقط برای دقایقی تونستم حال یه عارف را تا حدودی درک کنم . شاید خداوند میخواست بهم نشون بده که با یاد او زندگی کردن یعنی چی و چه شادی عظیمی در انتظار کسانیه که دائم به یادش هستند .

واقعا با یاد او و با ایمان واقعی به اوست که میشه اصیل زیست به دور از تمام ترس و نگرانی ها حتی 4 ترس وچودی !!

بی جهت نیست که در قرآن مرتبا اومده که مومنین کسانی هستند که لا خوف علیهم و لا هم یحزنون !!!!!! (نه ترسی دارند و نه اندوهگین می شوند)